تعریف مشتری مداری به زبان ساده
پسرکی وارد داروخانه ای شد.صندلی مخصوص مشتریان را به سمت میز مخصوص تلفن هل داد.بر روی صندلی رفت تا دستش به تلفن برسد.شروع کرد به گرفتن شماره ای هفت رقمی.مسئول داروخانه متوجه پسرک بود و به مکالماتش گوش داد.
پسرک پرسید :خانم می توانم خواهش کنم کوتاه کردن چمن ها را به من بسپارید؟ زن پاسخ داد،کسی هست که این کار را برای من انجام می دهد.پسرک گفت خانم من این کار را نصف قیمتی که او می گیرد انجام خواهم داد.زن در جوابش گفت که از کار این فرد کاملا راضی هست.پسرک بیشتر اصرار کرد و پیشنهاد داد خانم،من پیاده رو و جدول جلوی خانه را هم برایتان جارو می کنم.در این صورت شما در روز یک شنبه زیباترین چمن را در کل شهر خواهید داشت.مجددا زن پاسخش منفی بود.پسرک در حالی که لبخندی بر لب داشت،گوشی تلفن را گذاشت.
مسئول داروخانه که به صحبت هایش ،گوش داده بود به سمتش رفت و گفت پسر به خاطر این روحیه خاص و خوبی که داری دوست دارم کاری به تو بدهم.پسر جوان جواب داد نه ممنون،من فقط داشتم عملکردم را می سنجیدم،من همان کسی هستم که برای این خانم کار می کند!!!
نظرات شما عزیزان:
برچسبها: <-TagName->